تور گرجستان از شیراز

کلی هیجان داشتم برای دیدن تفلیس. زیاد شنیده بودم و حالا وقتش بود از نزدیک ببینم. پروسه فرودگاه و انتظار، اونم نیمه های بامداد یه کم خسته کننده است بخصوص اگه پرواز با تاخیر هم باشه. حدودای ۶ صبح رسیدیم تفلیس و لیدر اومد دنبالمون و رفتیم به سمت هتل ۴ ستاره دولابوری که بعد کلی تحقیق به نظر میومد باید هتل خوبی باشه چون طبق شنیده ها هتلای گرجستان ازون سطحی که نشون میدن یکی دو سطح پایینترن در واقعیت و خب خوشبختانه به محض ورود به هتل هم اتاق رو تحویلمون دادن که واقعا بعد از یه شب خسته کننده بهترین خبری بودکه اون موقع صبح میشد شنید.

 وارد اتاق شدیم و از دیدن اتاق هیجان زده شدم ، طبقه ۷ و سر تا سر اتاق شیشه ای و ویوی عالی از هر طرف. اتاق بزرگ و تمیز و با پرده های قهوه ای پوشیده شده بود در کل ترکیب رنگ خوب و آرام بخشی داشت گرچه صبحانه هتل زیاد باب میل و در حد ۴ ستاره نبود اما بهرحال انتظارشو هم داشتیم. اولین روز رو میشه گفت بیشتر به استراحت و لذت بردن از مناظر اطراف و پیاده روی توی خیابونای اطراف هتل جهت آشنایی گذشت. روز دوم هم که گشت داخل شهر به مقصد کلیسای سامبا و حمام های سولفور، باغ گیاهشناسی و چند خیابون و کوچه های اطراف اون بود. ناهار رو توی رستوران ایرانی انار خوردیم که منظره رودخانه معروف و زیبای تفلیس ، پل صلح و کاخ ریاست جمهوری رو پیش رو داشتیم. واقعا زیبا و لذت بخش بود. چند روز بعد رو هم به گشت و گذار از اماکن دیگه تفلیس که البته اکثرا کلیسا رو شامل میشد گذروندیم و جالب اینکه چون روز یکشنبه و خب مراسم مخصوص دوستان مسیحی بود ، انواع مراسم اونها رو توی یک روز تجربه کردیم و برای شخص من جالب بود مثل مراسم مذهبی اشون ، مراسم ازدواج، مراسم غسل تعمید و موارد دیگه. از همه بیشتر و جالبتر مراسم ازدواج ها بود که به نسبت ایران خودمون کاملا در نهایت سادگی و بدون تشریفات و تجملات آنچنانی برگزار میشد. اما از جمله خیابونای معروف تفلیس که از جاهای مورد علاقه من برای پیاده روی و گشت و گذار بود میشه خیابون زیبای شاردنی با رستوران ها و کلاب های متنوع و کوچه های سنگفرش و قدیمی، کلیساهای دیدنی، اون ساعت معروف تفلیس، مغازه های شیک با کارهای سنتی و یا مدرن و خیلی چیزای دیگه رو نام برد . انگار که قلب تپنده و زنده شهر دقیقا اینجاست . هر ساعتی اونجا باشی فعال، شلوغ و توریستی هست. خیابون روستاولی هم با مغازه های شیک برای خرید و رستوران هایی با غذاهای متنوع آدم رو به وجد میاره . از دیگر مکانهای مورد علاقه من میدان آزادی تفلیس که خب در نهایت از کوچه های سنگفرشش به همون خیابون شاردنی زیبا ختم میشه و از گذر این کوچه میشه سازه زیبای پل صلح رو هم دید . اونور پل صلح پارک و البته بیشتر فضای سبزی هست که بخصوص از ساعت ۷ عصر ببعد شور و نشاط در اون جریان داره. آدمها با نژادهای مختلف و با فرهنگهای مختلف رو میشه یکجا دید که در گذر ازین پارک و لذت بردن از فضای اون هستن بویژه وقتی که موزیسین های محلی تفلیس با سازهای خودشون موزیک های متنوعی را ساز میکنند و باعث میشه همه به رقص و آواز در بیان. این فضا رو خیلی دوست داشتم و واقعا از دیدن اینهمه شور و نشاط، خانواده های مختلف، بازیگوشی بچه های زیبا و شادی و سر زندگی لذت میبردم . تله کابینی که به سمت نارین قلعه میره که البته توصیه میکنم عصر رو برای بازدید انتخاب کنید چونکه ساعت مناسبتری هست و فضای زیبای کل شهر رو میشه یکجا دید. متروی تفلیس که خیلی قدیمی و مربوط به سال ۱۹۶۷ و البته به نظر من در نوع خودش جاذبه دیدنی هست چراکه وقتی با پله برقی یهو با شیب خیلی تند و به عمق زمین میری یه جورایی برات جالب و عجیب هست البته برای بار اول و دوم ولی بعدش دیگه عادی میشه اما در کل مترو سواری توی کشورای دیگه که باعث میشه ارتباط مستقیم تری با مردم محلی اونجا داشته باشی برای من جالب و جزو کارهای مورد علاقه ام هست. پارک های واکه ، دریاچه لاک پشت و شهر بازی و همینطور پارک آبی تفلیس هم جاهای متنوع و البته بستگی به علاقه افراد مکان های جذابی برای تفریح و بازدید هست. سه شهر دیدنی متسخی و شهر سنگی و زادگاه و موزه استالین هم به نوعی جذابیت خاص خودش رو داشت. غذاهاهای گرجی رو به همه توصیه میکنم چراکه بسیار خوشمزه و نزدیک به ذائقه ایرانی است. در کل شهر تفلیس جای بسیار زیبا و توریستی با غذاها و نوشیدنی های متنوع و سرشار از شور و نشاط هست. مطمنا دلم برای روزها و شب های زیبای همچین جایی تنگ خواهد شد. به امید بازدید مجدد

فرستنده : خانم مومنی .

Summary
Review Date
Reviewed Item
سفرنامه گرجستان
Author Rating
5